سفارش تبلیغ
صبا ویژن

خونِ جوشانِ امام حسین علیه السلام

 

متن شعر:

شب اگر بی روح اگر تاریک بود
صبح دیدار خدا نزدیک بود

آسمان محو تماشای زمین
با چه ذوقی آمده روح الامین

با خودش بیت الغزل آورده است
عطری از روز ازل آورده است

سوره ای آورده که منهاج ماست
صبح میلادش شب معراج ماست

جلوه‌ای از ذات ممدوح آمده
از نفخت فیه من روح آمده

وحی چون باران شد و بر خاک ریخت
کوثری در ظرف ما ادراک ریخت

کوثر است و عز و مجد آورده است
وه که قرآن را به وجد آورده است

قصه ی شیرین اعطیناست او
قاب قوسین است او ادنی ست او

او کجا و مرزهای فهم ما؟
غیر حیرت چیست از او سهم ما؟

دست شاعر را پر از مضمون کند
اهل بیت شعر را موزون کند

استعاره از حضورش یاس بود
عقل کل در جامه‌ی احساس بود

او نبوت را دلیل خاتمه است
قصه‌ی خلقت به نام فاطمه (س) است

آیه ی تطهیر عین ذات اوست
عشق از ذریه سادات اوست

هل اتی و نور و قدر و کوثر است
دخترِ... نه مادر پیغمبر است

چیست دوزخ؟ شعله ای از قهر او
چیست جنت؟ کوچه ای در شهر او

در قیامت هم قیامت می کند
او به لبخندی شفاعت می کند

پیش او تکلیف فردا روشن است
آرمان آفرینش یک زن است

نور عصمت، جلوه‌ی تابنده‌اش
زن اگر که اوست، مردان بنده‌اش

او به نام زن اصالت می دهد
چادرش عطر نجابت می دهد

خلقت از دامان زن آغاز شد
در مدینه زن تمدن ساز شد

در حقوق زن طلبکاریم ما
آی دنیا فاطمه (س) داریم ما

کیستی ای ماه! ای بدر علی (ع)؟
کیستی ای لیله القدر علی (ع؟

دست هایت تکیه گاه حیدر (ع) است
لاله زار بوسه‌ی پیغمبر است

از بهشت آمد جهاز ساده ات
قبله مایل بود بر سجاده ات

ما فقیریم و اسیریم و یتیم
خانه ای داری، صراط المستقیم

خانه ای که شد خدا معمار آن
گرم تسبیحش در و دیوار آن

خانه ای که هم شهادت پرور است
هم در آن هر روز، روز مادر است

خانه‌‌ای کوچک هزاران راز داشت
وصله‌های چادرت اعجاز داشت

در دل تاریخ نورت جاری است
انقلابت نهضت بیداری است

تو ولایت را دژ عصمت شدی
یک نفر بودی و یک امت شدی

ذوالفقار عشق را صاحب تویی
پس علی بن ابی طالب تویی

ای مزارت قاصد پیغام تو
آخرین ذکر شهیدان نام تو

ای شروع خوشترین فرجام‌ها
فاطمه (س) ای مادر گمنام‌ها

با تو همراه رهایی می شوم
خواب دیدم کربلایی می شوم

چاوشی پر سوز می خواند مرا
کربلا هر روز می خواند مرا

کربلا شهری کنار رود نیست
کربلا در مرزها محدود نیست

خاک او تلفیق عشق و رنج بود
کربلا در کربلای پنج بود

از یمن پیچیده بوی کربلا
تا گرفت آیینه سوی کربلا

محور حق با یمن همسو شده است
کربلا دریای سرخ او شده است

صبح را تا مرز شب آورده ایم
کربلا را تا حلب آورده ایم

می کشاند تا فراتش نیل را
غرق خواهد کرد اسرائیل را

کربلا شهری کنار رود نیست
کربلا در مرزها محدود نیست

کربلا گاهی میان غزه است
سرگذشت کودکان غزه است

کربلا در قلب های مردم است
غزه آه! این کربلا چندم است

سیلی طوفان بر این کابوس باش
در میان شعله ها ققنوس باش

سنگ این آوار را سجیل کن
نقطه ی پایان اسراییل کن

زخم تو آغاز فتحی دیگر است
خون غزه از همه رنگین تر است

صبح آزادی هوایت عالی است
حیف، جای حاج قاسم خالی است

بعد او ما هم در آتش زنده ایم
هم چنان با خاطراتش زنده ایم

یادتان می آید او اینجا نشست؟
ساحلی در محضر دریا نشست

او همین جا، او همین جا گریه کرد
با نوای کاروان را گریه کرد

هرکه دید او را به حالش رشک برد
تا شهادت محملش را اشک برد

آشنا با گریه و درد است او
با شهادت زندگی کرده است او

السلام ای محور هنگامه اش
ای همه حرف وصیت نامه اش

دید آرامی، نشد آشفته او
ای ستون خیمه ای که گفته او

یارت ای یار خراسانی چه شد؟
ای صبا! دست سلیمانی چه شد؟

ای نگین حلقه ی یکرنگ ها
رفتی ای فرمانده دلتنگ ها

در شکوه چشم تو دریای ما
ای فراتر از دو قطبی های ما

چشم هایت، مردم بیداری ات
ای فدای رسم مردم داری ات

ظلم را تشویش ناکامی تویی
روح جمهوی اسلامی تویی!

نام تو از قبل پر آوازه‌تر
داغ تو این روزها شد تازه‌تر

دشمن از اسمت پریشان می‌شود
از مزارت هم هراسان می‌شود

غرق خون شد زائر دیدار تو
لاله روییده است در گلزار تو

آه از دی ماه! از این آه سرد
آه از دی ماه! از این ماه درد

آه از بغضی که دارد مثنوی
آه از سید رضی موسوی

باز پروانه فدای شمع شد
بار دیگر جمع یاران جمع شد

جانفدا! با عشق جان دادی به ما
راهِ رفتن را نشان دادی به ما

ضرب در اخلاص، بی پایان شدی
تو فدای پرچم ایران شدی

این حرم گفتی بهشت مردم است
دست مردم سرنوشت مردم است

فهم ما این است از فردای نور
قله باشد استعاره از ظهور

سرنوشت حق و باطل روشن است
قله‌ی انسان کامل روشن است

اوج مقصود رسالت دیدنی است
قله ی حق و عدالت دیدنی است

قله را دیدیم، آنجا می رویم
ما ز بالاییم و بالا می‌روم

 

captcha

 


ارسال شده در توسط علی

بهمن 1388
اسفند 1388
فروردین 1389
اردیبهشت 1389
خرداد 1389
تیر 1389
مرداد 1389
مرداد 89
شهریور 89
مهر 89
آبان 89
آذر 89
دی 89
بهمن 89
اسفند 89
فروردین 90
اردیبهشت 90
خرداد 90
تیر 90
مرداد 90
شهریور 90
مهر 90
آبان 90
آذر 90
دی 90
بهمن 90
اسفند 90
فروردین 91
اردیبهشت 91
خرداد 91
تیر 91
مرداد 91
شهریور 91
مهر 91
آبان 91
آذر 91
دی 91
بهمن 91
اسفند 91
فروردین 92
اردیبهشت 92
خرداد 92
تیر 92
مرداد 92
شهریور 92
مهر 92
آبان 92
آذر 92
دی 92
بهمن 92
اسفند 92
فروردین 93
اردیبهشت 93
خرداد 93
تیر 93
مرداد 93
شهریور 93
مهر 93
آبان 93
آذر 93
دی 93
بهمن 93
اسفند 93
فروردین 94
اردیبهشت 94
خرداد 94
تیر 94
مرداد 94
شهریور 94
مهر 94
آبان 94
آذر 94
دی 94
بهمن 94
اسفند 94
فروردین 95
اردیبهشت 95
خرداد 95
تیر 95
مرداد 95
شهریور 95
مهر 95
آبان 95
آذر 95
دی 95
بهمن 95
اسفند 95
فروردین 96
اردیبهشت 96
خرداد 96
تیر 96
مرداد 96
شهریور 96
مهر 96
آبان 96
آذر 96
دی 96
بهمن 96
اسفند 96
فروردین 97
اردیبهشت 97
خرداد 97
تیر 97
مرداد 97
شهریور 97
مهر 97
آبان 97
آذر 97
دی 97
بهمن 97
اسفند 97
فروردین 98
اردیبهشت 98
خرداد 98
تیر 98
مرداد 98
شهریور 98
مهر 98
آبان 98
آذر 98
دی 98
بهمن 98
اسفند 98
فروردین 99
اردیبهشت 99
خرداد 99
تیر 99
مرداد 99
شهریور 99
مهر 99
آبان 99
آذر 99
دی 99
بهمن 99
اسفند 99
فروردین 0
اردیبهشت 0
خرداد 0
تیر 0
مرداد 0
شهریور 0
مهر 0
آبان 0
آذر 0
دی 0
بهمن 0
اسفند 0
فروردین 1
اردیبهشت 1
خرداد 1
تیر 1
مرداد 1
شهریور 1
مهر 1
آبان 1
آذر 1
دی 1
بهمن 1
اسفند 1
فروردین 2
اردیبهشت 2
خرداد 2
تیر 2
مرداد 2
شهریور 2
مهر 2
آبان 2
دی 2
آذر 2
بهمن 2
اسفند 2
فروردین 3
اردیبهشت 3
خرداد 3
تیر 3
مرداد 3
شهریور 3
مهر 3
آبان 3
آذر 3